زمانی هم برای وبلاگ خوانی
سه شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۴، ۰۳:۲۱ ق.ظ
راحت طلبی ،حسابی گریبانمان را گرفته
حتی در موردِ مطالعه
کاری به میانگین پایینِ ساعت مطالعمون ندارم
در موردِ نحوه ی برخوردمون با محتوای نوشتاری موجود در اینترنت میگم
نه اینکه بخوام بحث نوستالژی های وبلاگستانِ فارسی را پیش بکشم و حال و هوای وبلاگ خون های قدیمی را
یا از "گودر" خدابیامرز یاد کنم و ...
...
یا بگم چقدر ما دهه شصتی ها یه زمانی وقت میگذاشتیم واسه خوندنِ روزنوشته های هم نسلیهامون
که چقدر اعتقاد داشتیم که اینکار مهارت های اجتماعی،احساسی و حتی نوشتاری را تقویت میکنه
نه
حرف من مربوط به همین الانه
و با هیچ معیاری از گذشته مقایسه نمیکنم وضعیتمون را
ولی آخه واقعا ،چرا باید انقدر ذهنمون تنبل تربیت بشه که
حوصله ی خوندن ِ مطلبی با بیش از پنج خط و شش کلمه در هر خط را نداشته باشیم
خب این عینِ ِ خوردن لقمه آمادست ... یعنی انتقالِ فکر بدون هیچ زحمتی از جانبِ گیرنده
در صورتی که وبلاگ خوانی ،خیلی جاها یک فرهنگ و جزئی از زندگی روزمره قشرِ تحصیل کرده شده
هر انسانی میتونه از مطالعه ی "حاصلِ کلنجار رفتن مغز یک انسان دیگر با کلمات و جمله ها" ،
به نحوی استفاده ببره
نه اینکه هرکس حرفی برای گفتن داشته باشه که ارزش وقتِ مخاطب را داشته باشه....نه
مساله اینه که همینطور روز به روز داریم بیشتر به خودمون ساده میگیریم همه چیز را
و با این کار
داریم تخت گاز پیش میریم به سمتِ رکودِ فکری
و این خیلی غم انگیزه