به زندگی نیز تعمیم دارد البته

به شدت ،با  هرنوع خراب کردن و از نو شروع کردنی مخالف بودم ومیگفتم:

حتی اگر نامیزان است،باید سوخت و ساخت

به هر دری زد ولی خراب نکرد

از نو شروع کردن خطاست

اتلافِ بی فکرانه ی وقت است

با همین طرز تفکر، داشتم قطعه ای را که باید برای درس کارگاه آماده شود

به نابودی میکشاندم

...

قطعه ای که میبایست ،در طول یک ترم ساخته شود

ولی هنوز به میانِ کار نرسیده رنگ ِرویش خبر از آینده ای تباه میداد

آن هم تنها به خاطر یک ناصافی مختصر که از اول کار پیش آمده بود

همان نا صافی که خط ها را کج کرد ،اندازه ها را خراب 

و وقت ها را تباه...

تا اینکه با خود گفتم

چرا حالا که هنوز تغییر عمده ای پیش نیامده،دوباره از نو شروع نکنم؟

با همین قطعه...حالا که هنوز چهارگوشه اش سالم است و 

استحکامش برقرار

پس از مدتی دل دل کردن،کمی وقت میخواستم.که فراهم شد و چنان کردم که باید.

 شروع دوباره ،امید تازه ای به قطعه ی از مرگ برخاسته بخشید

تنها هزینه ای که برایم داشت،کمی زمان بود که حاصل کار جبرانش نمود

نتیجه بسیار رضایت بخش بود

قطعه ای خالی از اشتباهاتِ رایج و بسیار دقیق 

و آنقدر خوش ساخت،که تعجب استاد را برانگیخت

دریافتم که

اگر پایه محکم باشد

شروع دوباره،همیشه هم بد نیست

خیلی اشتباهات دوباره تکرار نمیشوند

راههای میانبر را دیگر از پیش میدانی

و گوشَت به تجربیات دیگران شنوا تر است

----------------------------------------------

مطالب مرتبط :

تمرکز

هنرِ در مسیر ماندن